فرض کنید ترکیبات و قیمت مربوط به دو قلم غذای یک رستوران در تهران مشابه تصویر زیر باشه:
و چند گزاره:
- با توجه به ترکیبات و مخلفات، به نظر می رسه قیمت ارائه شده برای غذای حاوی دو سیخ کوبیده به قیمت واقعی نزدیک تره و غذای تک سیخ، به میزان زیادی از قیمت منطقیِ ادراک شده از سمت مشتری فاصله داره
- قیمت ارائه شده برای غذای حاوی دو سیخ از لحاظ اقتصادی در مقایسه با غذای تک سیخ به صرفه تره
- بعید به نظر می رسه که فروشنده، توان در نظر گرفتن دو گزاره فوق از سوی مشتری را در تعیین قیمت های مورد نظر نادیده گرفته باشه
و حالا یک سوال چالشی؛ به نظر شما تفکر پشت این قیمت گذاری کدامیک از موارد زیر بوده؟
- بی اطلاعی از اصول قیمت گذاری
- تلاش برای حفظ تصویر برند فروشگاه در سطح غذای میانقیمت (به جای ارزان قیمت)
- هدایت ضمنی افراد به خرید یک غذای مقرون به صرفه و با قیمت منطقی (لقمه دو سیخ) و به این ترتیب، فروش بیشتر به مشتریان فعلی در مقایسه با یک غذای با قیمت غیرمنطقی (لقمه تک سیخ با قیمتی کمی کمتر از لقمه دو سیخ)
- بهره گیری از تمایل برخی از افراد به رعایت رژیم و پرهیز از مصرف غذای چرب (مثل خانم ها، کودکان و ورزشکاران) برای عرضه غذای ارزانقیمتتر به بهای گرانتر و با حاشیه سود بیشتر
- گزینه شما؟!
درباره من:
در کنار مجموعه ها هستم تا ضمن جلب توجه بیشترشان به رفتار بازار، رقبا و مشتریان، کمک کنم منابع ارزشمندشان را به نحو اثربخش تری در بخش بازاریابی، تبلیغات و فروش محصولات به کار بگیرند.
حمیدرضا قاضی مقدم
دانش آموخته دکتری بازاریابی | دانشگاه علامه